تاجالدین آوجی
آرامگاه تاج الدین آوجی (سید تاجالدین)، منطقه حَفْرِیّه، استان واسط، عراق | |
اطلاعات فردی | |
---|---|
نام کامل | محمد بن مجدالدین الحسین بن علی بن زید |
تاریخ وفات | ۷۱۱ق |
محل دفن | عراق- منطقه حفریه |
اطلاعات علمی | |
فعالیتهای اجتماعی-سیاسی | |
سیاسی | از نزدیکان اولجایتو |
اجتماعی | نقابت سادات و نقش داشتن در شیعه شدن اولجایتو |
تاج الدین آوجی یا آوی(شهادت ۷۱۱ق) از علمای شیعه در عصر ایلخانان. او ارتباط نزدیکی با اولجایتو، سلطان ایلخانی داشت و از سوی او نقابت سادات را بر عهده داشت. به دلیل همین نزدیکی به سلطان، او را از عوامل اصلی گرایش اولجایتو به تشیع دانستهاند.
نام و نسب
ابوالفضل محمد بن مجدالدین الحسین بن علی بن زید، مشهور به تاج الدین آوجی یا آوی که نسبت او به شهر آوه را نشان میدهد. نسب او با هفده واسطه به امام سجاد(ع) میرسد او از نسل سادات حریری است. وی در شهر الکفل عراق به دنیا آمد.
نقش آوجی در تشیع اولجایتو
او از واعظان و خطیبان عصر ایلخانان بود و با دربار سلاطین ایلخانی ارتباط داشت و به سلطان اولجایتو نزدیک بود. سلطان او را نقیب النقبای سادات ایران و عراق کرد.
سلطان اولجایتو در سال ۷۰۹ هجری قمری به مذهب تشیع درآمد. منابع تاریخی به نقش تعدادی از نزدیکان سلطان از جمله تاج الدین آوجی در تمایل سلطان به تشیع اشاره کردهاند و او و خواجه سعد الدین ساوجی وزیر اولجایتو را از مشوقان اصلی سلطان برای تغییر مذهب دانستهاند.
آوی زمینه حضور علامه حلی را به دربار اولجایتو فراهم کرد. حضور وی و فعالیتهای تاجالدین باعث شد که اولجایتو سکه به نام دوازده امام بزند و حی علی خیر العمل را به اذان برگرداند.
نهری به نام تاجیه برای آبرسانی در شهر نجف احداث شده برخی با توجه به نامش احتمال دادهاند که این نهر توسط تاج الدین احداث شده باشد.
قتل و علت آن
پس از مدتی خواجه سعدالدین ساوجی و تاجالدین آوجی مورد خشم سلطان قرار گرفته و کشته شدند. دشمنان سعدالدین او را به فساد مالی متهم کردند و تاجالدین آوجی را نیز همدست او دانستند.
برخی از منابع به نقش اختلافات مذهبی در قتل تاج الدین آوجی اشاره کردهاند، بر اساس این گزارشها، از جمله دشمنان تاج الدین، خواجه رشید الدین فضل الله بود و علت دشمنی او با تاج الدین این بود که زیارتگاه ذوالکفل نبی در راه نجف به حله، که مرکزی برای فعالیت یهودیان بود به دستور تاج الدین به مسجد تبدیل شد و در آن نماز جمعه و جماعت اقامه میشد.
خواجه رشید الدین که به جایگاه تاج الدین حسادت میورزید، به بهانه این کار بر او خشم گرفت و پیش سلطان از تاج الدین بدگویی کرد. برخی از نویسندگان ناراحتی رشید الدین از این اقدام تاج الدین را به دلیل سابقه یهودی گری او و علاقهاش به یهودیان دانستهاند. ابن عنبه از دیگر علل دشمنی با تاج الدین را ناراحتی سادات عراق از فرزند تاج الدین، یعنی شمس الدین حسین دانستهاند که متولی نقابت عراق بود. بنابر این گزارش، سادات عراق به خواجه رشید الدین گلایه کردند و او نزد سلطان از تاج الدین بدگویی کرد.
اولجایتو دستور داد تاج الدین را به دست سادات بسپارند. به گفته ابن عنبه، رشید الدین به سلطان چنین گفت که با سپردن او به سادات آنان دیگر شکایتی نخواهند کرد و به تاج الدین نیز ضرری نمیرسد؛ اما او یکی از بزرگان سادات را با وعده نقابت عراق تطمیع کرد و از او خواست که تاج الدین و فرزندانش را بکشند. او نیز گروهی را واداشت تا تاج الدین را در سال ۷۱۱ق کشتند و بدنش را قطعه قطعه کردند و فرزندانش شمس الدین و شرف الدین را نیز به قتل رساندند. این جریان در روز دوشنبه سوم ماه ذی الحجه سال ۷۱۱ق اتفاق افتاده است.
آنان به کشتن وی بسنده نکرده بلکه تکههای گوشت بدن آنان را به دندان کشیدند و خوردند، موهای سرش را کندند، برخی که حاضر نبودند به سراغ بقایای آنان رفتند گوشتی باقی نمانده بود به سراغ موها رفتند؛ زیرا در بغداد هر تار موی صورت سید تاج الدین و فرزندانش را به یک دینار زر سرخ، میخریدند.
به گزارش ابن عنبه، سلطان از قتل تاجالدین ناراحت شد و رشیدالدین به سلطان وانمود کرد که همه سادات عراق از کشته شدن تاج الدین خوشنودند. هنگامی که حنابله بغداد از کشته شدن تاج الدین شادمانی کردند و خبر آن به سلطان اولجایتو رسید، خشمگین شد و دستور داد قاضی حنابله بغداد را دستگیر کننداما با وساطت رشیدالدین، خان مغول به برهنه چرخاندن او در محلههای بغداد و محروم کردن حنبلیان از داشتن قاضی، بسنده کرد.
بر اساس گزارشی دیگر، اولجایتو بر قتل تاج الدین رضایت داشت؛ اما از کشتن یک علوی خودداری میکرد و رشید الدین با حیله در نسب تاج الدین تشکیک کرد و نسبنامه او را جعلی دانست و دستور قتل او را از سلطان گرفت.
برخی پژوهشگران خشم گرفتن سلطان بر سعد الدین ساوجی شیعه و تاج الدین آوی را نتیجه تلاش متعصبان سنیمذهبِ دربار ایلخانان برای مبارزه با نفوذ شیعیان دانستهاند.
نقابت سادات در نوادگان آوجی
تاج الدین با ملک شرف دختر رضی الدین محمد آوی ازدواج کرد. او سه فرزند داشت که دو تن از آنها به نامهای شرفالدین و شمسالدین به همراه پدر کشته شدند، نواده او فرزند شرفالدین نقابت سادات نجف را بر عهده گرفت و نقابت در نسل وی ادامه پیداکرد ابن بطوطه هنگام سفر به نقیب شهر را، نظام الدین حسین بن تاج الدین آوی معرفی میکند به گفته وی نقیب همه کار شهر بود و وجود او شهر را از والی، قاضی و... بینیاز میکرد و هنگام مسافرت نیز همانند امرا، طبالان و نقارهزنان همراه او راه میافتادند.
آرامگاه
در منطقه «حَفْرِیه» در استان واسط، در فاصله حدود ۵۰ کیلومتری جنوب بغداد، مقبرهای قرار دارد که به سید تاجالدین منسوب است. بنا حدود ۵۰۰ متر مساحت دارد و دارای بقعه، ضریح و گنبد است.
پانویس
- ↑ ابن عنبه، عمده الطالب، ص۳۱۳.
- ↑ سر السلسلة العلویه، ص۱۱۹؛ ابن عنبه، عمدة الطالب، ص۳۱۱
- ↑ سر السلسلة العلویه، ص۱۱۹ ؛ ابن عنبه، عمدة الطالب، ص۳۱۱.
- ↑ ، عین العراق نیوز.
- ↑ ابن عنبه، عمده الطالب، ص۳۱۳.
- ↑ القاشانی، تاریخ اولجایتو، ص۹۹؛ مستوفی، تاریخ گزیده، ص۶۰۷.
- ↑ مستدرک الوسائل، ج ۲، ص۴۰۶.
- ↑ تاریخ اولجایتو، صص ۹۹ -۱۰۲.
- ↑ تاریخ النجف، ص۳۹۴.
- ↑ مستوفی، تاریخ گزیده، ص۶۰۸
- ↑ ابن عنبه، عمده الطالب، ص۳۱۳؛ القاشانی، تاریخ اولجایتو، ص۱۳۲.
- ↑ ابن عنبه، عمده الطالب، ص۳۱۳.
- ↑ جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ص۷۰۵.
- ↑ ابن عنبه، عمده الطالب، ص۳۱۴.
- ↑ ابن عنبه، عمده الطالب، ص۳۱۴.
- ↑ تاریخ اولجایتو، ص۱۳۱.
- ↑ نجاتی، ص۶۰.
- ↑ ابن عنبه، عمده الطالب، ص۳۱۴.
- ↑ ابن عنبه، عمدة الطالب، ص۳۱۴ ؛ تاریخ الفی، ج ۷، ص۴۳۷۰.
- ↑ القاشانی، تاریخ اولجایتو، ص۱۳۱-۱۳۲.
- ↑ اصیلی، ص۳۱۵ .
- ↑ اصیلی، ص۳۱۵
- ↑ ابن عنبه، عمده الطالب، ص۳۱۵.
- ↑ موارد الاتحاف فی نقباء الاشراف، ج۱، ص۵۲.
- ↑ رحلة ابن بطوطه، ج ۱، ص۴۲۱.
- ↑ ، عین العراق نیوز.
منابع
- ابن عنبه، احمد بن علی، عمده الطالب فی انساب آل ابی طالب، قم، انصاریان، ۱۴۱۷ق.
- القاشانی، عبدالله بن محمد، تاریخ اولجایتو، مهین همبلی، تهران, علمی و فرهنگی، ۱۳۸۴ش.
- جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران، تهران، علم، ۱۳۸۷ش.
- مستوفی، حمد الله، تاریخ گزیده، تصحیح عبدالحسین نوایی، تهران، امیر کبیر، ۱۳۶۴ش.